جدول جو
جدول جو

معنی طرب فزای - جستجوی لغت در جدول جو

طرب فزای
(دَ هََ دَ / دِ)
طرب افزای. شادی و نشاط انگیز: خداوند حمی یوم غبی را به حکایتهای خنده ناک و بازیهای عجب والحان طرب فزای، دل خوش کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طرب افزا
تصویر طرب افزا
آنچه شادی و طرب را بیفزاید، افزایندۀ طرب
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
که طرب افزون کند. که شادی فزاید:
با سیه روی خوشدلی بهم است
طرب افزای سرخ روی کم است.
سنائی.
هستند ببزم تو کمربسته قلم وار
بیجاده لبان طرب افزای تعب کاه.
سوزنی.
رجوع به طرب فزای شود
لغت نامه دهخدا
(اَ فا)
که در مزاج تری افزاید: و غذاهای لطیف زودگوار و تری فزای باید داد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و طعامهای تری فزای باید خورد چون شوربای گوشت بره و گوشت مرغ و مانند آن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و رجوع به تر و تری شود
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ سَ)
طربخانه:
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد.
حافظ.
طرب سرای وزیر است ساقیا مگذار
که غیر جام می آنجا کند گرانجانی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از صبر فزای
تصویر صبر فزای
شکیب افزای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرب افزا
تصویر طرب افزا
شادی افزا
فرهنگ لغت هوشیار